بغض کوچه ها
چرا سراغ من از کوچه ها نمی جویی؟ چرا دگر به بهارت سخن نمی گویی؟
به عشق خود شب مهتاب در خیال و سکوت به سوی کوچه ی دلدار، ره نمی پویی؟
بیا که عشق تو از دل به در نمی آید شدم اسیر تو، دیوانه ات به هر کویی
به یاد خاطره هایت هنوز کوچه ی ما چو اختران فلک می زنند سوسویی
هزار بار شدم عاشقت ولی افسوس تو نرگسی و تو هر خار را نمی جویی
هزار بار نشستم سر گذرگاهت دگر نگو که تو در عشق وه چه ترسویی
برای شاعر احساس، شاعر کوچه کشیم آه و بریزیم اشک چون جویی
مرتضی تنگستانی
برگرفته از کتاب تذکره شعرای استان اصفهان، گردآورنده: مصطفی هادوی، اصفهان، نشر پویان مهر، 1384.