برگي از كتاب تاريخ منظوم خراسان
شهرهاي خراسان به نظم (ابيات 44 تا 55)
. . .
از آنجا رهي هست بر سبزوار گناباد باشد به سمتي گذار
سر راه هم شهر بردسكن است كه بر من تو گويي يكي موطن است
گناباد شهري است آباد و خوب به ملك خراسان به سمت جنوب
گناباد سمتي بجستان بود به سمتي بلاد قهستان بود
قهستان اگر جمله را شامل است مراد من از قسمتي كامل است
به بيدخت بنگر كه زيبا بود در آن علم و عرفان هويدا بود
در آنجاي خفته است مردي ولي بر اهل طريق است سلطان علي
به عرفان قرآن و تفسير آن به حكمت قوي پنجه و قهرمان
صفائي در آن شهر آكنده است فروغي در آن خاك تابنده است
به فردوس بنگر بهشت برين در او مردمي با وقار و متين
در آنجاي ايمان مظفر بود سخندان سخنگو سخنور بود
از آنجا به تون گر نظر افكني سوي مردمي معتبر افكني
. . .
———– —————- ————– ———-
تاريخ منظوم خراسان، شامل شهرها و رجال آن سامان و خادمان آن آستان، اثر عبدالعلي باقي شهرضائي، تهران، 1349، صفحه 19